My Writings

Welcome to my little book

مقدمه

اگه میشد دستتو می‌گرفتم می‌بردمت توی جلدم و بهت میگفتم: ببین، این دشت غم که می‌بینی همش مال منه. این رشته هایی که مثل سیمای گره خورده هندزفرین و هیچ‌وقت باز نمیشن فکرای منن. اون خاک و آواری که رو زمین ریخته دیوار محکمی از اعتماد و محبت بود بین من و آدمایی که فکر میکردم دوستامن. اون خورده شیشه هایی که روی زمین ریختنو میبینی؟ اونا تیکه های قلب منن. به دریای اون‌ سمت که‌ انتها نداره نگاه کن. قطره قطرش اشکایین که ریخته نشدن. حتی کوه هایی که روبه رومون محکم وایسادن، جنسشون از سنگ درد و کانی غصه ست نه خاک و کلوخ واقعی...

 

 

منبع: وب یگانه جونم(کلیک)

چه قالب زیباییی :"))))

خوش اومدی ♡

جدی خوبه به نظرت؟ بعد نزدیک دو ساعت ور رفتن با قالبای مختلف و عکسای مختل بالاخره اینو زدم:')
مرسی^^ 
(ناگفته نماند وی بیتشر یک سال است که وب دارد ولی حوصله اش نمیشده با وبش کامنت بدهد.)

اره خیلی ملوسه وایب خودتو میده :""""

اوو دوسال چجوری تونستی XD ولی همینکه دیگه الان اینجوری شد بهتره.:")

بوس بهت‌.

اخجون اولین کامنت وب مال منه 😎🫶

 

 

عر تشکر:)3>
به سختی! XD   ^^

😂👍🏻💪🏻
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Welcome to my little book
This is a place for my writings
"my writings"
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan